مهریه
سوسن مولوی - کارشناس ارشد حقوق جزا و جرم شناسی
مهریه که از سوی قانونگذار ایران نیز به رسمیت شناخته شده است، به یکی از مسائل مطرح روز تبدیل شده است. شاید بتوان اظهار داشت که حتی دیده می شود که مهریه از تعریف کهن و رسالت اصیل خود فاصله گرفته و دستاویزی برای بده بستان ها و عاملی برای اختلاف های منجر به جدایی زن و مرد بعد از ازدواج گردیده است. نوشتار پیش رو بر آن است که به تبیین معانی مهریه، انواع مهریه و طرق وصول آن بپردازد.
با توجه به ماده 1079 قانون مدنی، مهریه به هر آن چیزی اطلاق می شود که «مالیت» داشته و «قابلیت تملک» داشته باشد، مانند: پول، خانه، سکه، زمین و یا حتی انجام دادن کار معین یا منفعت یک مال و.... در صورتی که مهریه مالی غیرمنقول قرار داده شود طبق قانون باید سند آن مال در هنگام عقد نکاح به نام زن تنظیم گردیده باشد.
علاوه بر تعریفی که از مهریه در قانون مدنی ایران به عمل آمده می توان با استناد به برخی منابع فقهی به تعاریفی دقیق تر اشاره نمود، از جمله تفسیر نمونه مهریه را نوعی هدیه، نحله، اعطای بدون عوض از روی صداقت (صداق) می داند{صدقاتهن} از ماده صداق یا صدقه گفته می شود و سندی برای راستین بودن محبت مرد به زن در نظر گرفته می شود.
لیکن به طور کلی می توان گفت در هنگام عقد نکاح مرد متعهد می شود که مالی را به زن بپردازد و این مال نباید مدت دار باشد و می بایست به محض وقوع عقد قابلیت وصول داشته باشد شایان ذکر است که قانونگذار، مهریه را برای جبران نقص ارث زن و جلوگیری از طلاق های بی دلیل اعمال نموده در تعیین مهریه صرف آگاهی زن و مرد از مالی که مهر قرار داده می شود کفایت می کند و میزان آن محدود به حداقل یا حداکثر نمی باشد و بسته به توافق طرفین است.
نکته قابل توجه اینست که قراردادن شرطی به تعیین یا عدم تعیین مهر صحیح نیست بدین منظور که نمی توان ضمن عقد نکاح شرط نمود زن مستحق دریافت مهریه نباشد و اگر چنین شود شرط باطل است و نکاح صحیح و بعد از نکاح مهریه تعیین می گردد. از اقسام مهریه در قانون مدنی ایران سه قسم مهر المسمی، مهراالمثل و مهرالمتعه را می توان نام برد.
.
مهرالمسمی : مهریه ای است که در سند ازدواج ثبت شده به محض وقوع عقد نکاح زن حق هرگونه تصرف در آن را دارد، میزان آن بر اساس تراضی طرفین مشخص می شود.
مهرالمثل : مهریه ای است که در عقد تعیین نشده و بعد از آن با توجه به اوضاع و احوال زن از قبیل شرافت خانوادگی برخی صفات و وضعیت او نسبت به اقارب و همچنین معمول محل تعیین می شود، با سواد یا بی سواد بودن زن از جمله ی آن صفات است.
مهر المتعه : اگر هنگام عقد نکاح، مهریه ذکر نشده باشد و زوج قبل از تعیین آن و نزدیکی با زوجه او را طلاق دهد، زن مستحق مهرالمتعه می شود که برای تعیین آن وضعیت مرد از نظر توانایی مالی در نظر گرفته می شود.
حق حبس در رابطه با مهریه
همانگونه که مستحضرید به محض وقوع عقد نکاح، زن مالک کل مهریه خود می شود. اگر عندالمطالبه بودن مهریه در سند ازدواج قید شده باشد، زن می تواند هر زمان که اراده کند مهریه خود را مطالبه نماید اما اگر به جای آن در سند ازدواج، به عندالاستطاعه بودن مهریه تصریح گردد، در صورتی که زوج استطاعت و توان مالی را داشته باشد می پردازد و زن نمی تواند هر لحظه آن را مطالبه نماید اما حق داشتن و وصول آن از وی ساقط نمی گردد.
حق حبس زن که به معنی امتناع وی از انجام وظایف زناشویی تا پیش از دریافت مهریه است، موجب اسقاط حق دریافت نفقه نخواهد بود و به تمکن مالی شوهر ارتباطی ندارد.علی هذا مطابق با قوانین موضوعه و مقررات جاریه، دادگاه می تواند برای پرداخت مهریه اقساط یا مدت تعیین نماید. اگر زن قبل از دریافت مهریه تمکین نماید دیگر بعد از آن نمی تواند از انجام وظایف زناشویی خودداری کرده و به استفاده از حق حبس استناد نماید بلکه حق حبس از او ساقط می شود.
راه های وصول مهریه
متاسفانه امروزه تعداد زیادی از دعاوی مطروحه در دادگاه های خانواده در خصوص مهریه است. در مقابل سوء استفاده ی برخی از مردان از مهریه به عنوان ابزاری برای طلاق، به خلاف معنا و مقصود ی که مهریه بر آن اساس قرار داده شده مورد مزمت است چرا که عده ای از آقایان زوجه را تحت فشار قرار می دهند تا در قبال بذل مهریه خود که حق قانونی و شرعی آنان است زن را مطلقه سازند.
این قبیل داد و ستدها و و واسطه قراردادن های مهریه متاسفانه هر دو طرف را تحت فشار قرار داده و حتی گاهی دیده می شود تمسک جستن های بی اساس و مغرضانه به مهریه، موجب ایجاد اختلاف های شدیدی می گردد. تا حدی که با حجم گسترده ای از زندانی شدن مردان به علت عدم پرداخت مهریه روبرو شدیم اما بر اساس قانون حمایت خانواده 1391 که در اسفند 1393 اجرایی شد ناتوانی در پرداخت مهریه های بالای 110 سکه از مصادیق زندان رفتن مرد نمی شود و با توافق طرفین و پرداخت مهریه به طور اقساط، زندانی شدن حذف می شود.
مطابق با رأی وحدت رویه ی شماره 722 صادره در سال 1390، هیأت عمومی دیوان عالی کشور پذیرفت که دعوای اعسار زوج به عنوان دعوای تقابل در برابر به اجرا گذاشتن مهریه از طرف زوجه مورد پذیرش قرار گیرد و امکان صدور دستور بازداشت به سرعت کاهش یابد که البته این رویه هم منتقدان خاص خود را داشت که معتقد بودند بدین طریق بستر دور زدن قانون فراهم شده و ضمانت اجرایی و قانونی مهریه تضعیف می گردد. علی هذا راه های وصول مهریه دو مورد می باشد:
1.از طریق مراجعه به دادگستری :
در این روش زن ملزم به تقدیم دادخواست و پرداخت هزینه ی دادرسی می باشد. و چنانچه پرداخت هزینه ی دادرسی از توان او خارج باشد می تواند با تقدیم دادخواست اعسار، تقاضای معافیت از پرداخت هزینه دادرسی را از محکمه ی صالحه بنماید. علی هذا پس از صدور رای قطعی از هر یک از محاکم عالی یا تالی و صدور اجرائیه، امکان وصل مهریه فراهم می گردد.
2.از طریق اجرای ثبت اسناد :
این روش زمانی اجرا می شود که عقد نامه ی رسمی بین زوجین تنظیم شده باشد، در این روش زن باید از همان دفترخانه ای که ازدواجشان در آن ثبت شده است تقاضای وصول مهریه کند، در این صورت از طرف دفترخانه نامه ای مبنی بر دستور پرداخت مهریه برای شوهر ارسال می گردد، در صورت امتناع زوج از پرداخت مهریه، زن درخواست اجرای آن را می کند حال اگر شوهر اموالی داشته باشد آن اموال توقیف می گردد. و چنانچه زوج کارمند دولت باشد، یک سوم از حقوق ماهیانه ی او توقیف می شود تا مهریه به طور کامل وصول شود. در این جا باید افزود که در صورت عدم توانایی زوج در پرداخت مهریه، وی محق به تقدیم دادخواست اعسار از پرداخت محکوم به و تقسیط مهریه می باشد.
امید است که زوجین ایرانی همچنان که از معنای لغوی و فقهی مهر و صداق بر می آید، صداقت را در این زمینه پیشه خود قرار داده و اجازه ندهند بستری برای سوء استفاده و لکه دار کردن این رسم باستانی و دستور شرعی که می تواند وسیله ای حمایتی برای زن باشد فراهم آید ودر عوض راستی و پاکی جایگزین گردد تا از تضییع حق زن و مرد در این باره جلوگیری شود.
به هر سوی امکان پیگیری و اعمال حق طرفین از طریق مراجع ذی صلاح مذکور وجود دارد و همچنین کما فی السابق وکلا و حقوقدانان ارجمند در مؤسسه ی حقوقی و داوری بین المللی طلیعه عدالت و مهر پارسیان همکار موسسه MIE اتریش در خدمتگزاری صادقانه و با درایت حاضرند.